loading...
Alireza
Alireza بازدید : 9 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

اتم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پرش به: ناوبری، جستجو

اتم

اتم هلیوم

نمایشی از اتم هلیوم. هسته با رنگ صورتی و ابر توزیع الکترون‌ها با رنگ سیاه نشان داده شده‌است. هسته اتم هلیوم-۴ (نشان داده شده در راست-بالا) در حقیقت کروی شکل است و شباهت زیادی به ابر الکترونی آن دارد. هرچند در مورد اتم‌های پیچیده تر چنین نیست. طول مستطیل سیاه، یک آنگستروم است.

رده

کوچک‌ترین جز در شیمی عناصر

مشخصات

جرم:

۱٫۶۷×۱۰-۲۷ to 4.52×10-۲۵ kg

بار الکتریکی:

صفر

قطر: (قطر به عنصر و ایزتوپ اتم بستگی دارد)

31 pm (He) تا 520 pm (Cs)

انواع اتمهای که تاکنون دیده شده‌است:

~۱۰۸۰[۱]

اَتُم (به انگلیسی: Atom)‏ واژه ای است یونانی به معنی «ناگسستنی» (من تقسیم نمی‌شوم)[۲]، اتم واحد تشکیل دهنده تمام مواد (یا تک تک عناصر شیمیایی) است که متشکل از یک هسته مرکزی است که محاطه شده با ابر الکترونی با بار منفی. تعریف دیگری آن را به عنوان کوچکترین واحدی در نظر می‌گیرد که ماده را می‌توان به آن تقسیم کرد بدون اینکه اجزاء بارداری از آن خارج شود.[۳] اتم ابری الکترونی، تشکیل‌شده از الکترونها با بار الکتریکی منفی، که هستهٔ اتم را احاطه کرده‌است. هسته نیز خود از پروتون که دارای بار مثبت است و نوترون که از لحاظ الکتریکی خنثی است تشکیل شده‌است. زمانی که تعداد پروتون‌ها و الکترون‌های اتم با هم برابر هستند اتم از نظر الکتریکی در حالت خنثی یا متعادل قرار دارد در غیر این صورت آن را یون می‌نامند که می‌تواند دارای بار الکتریکی مثبت یا منفی باشد. اتم‌ها با توجه به تعداد پروتون‌ها و نوترون‌های آنها طبقه‌بندی می‌شوند. تعداد پروتون‌های اتم مشخص کننده نوع عنصر شیمیایی و تعداد نوترون‌ها مشخص‌کننده ایزوتوپ عنصر است.[۴]

نظریه مکانیک کوانتومی تصویر پیچیده‌ای از اتم ارائه می‌دهد و این پیچیدگی دانشمندان را مجبور می‌کند که جهت توصیف خواص اتم بجای یک تصویر متوسل به تصاویر شهودی متفاوتی از اتم شوند. بعضی وقت‌ها مناسب است که به الکترون به عنوان یک ذره متحرک به دور هسته نگاه کرد و گاهی مناسب است به آنها عنوان ذراتی که در امواجی با موقعیت ثابت در اطراف هسته (مدار: orbits) توزیع شده‌اند نگاه کرد. ساختار مدارها تا حد بسیار زیادی روی رفتار اتم تأثیر گذارده و خواص شیمیایی یک ماده توسط نحوه دسته بندی این مدارها معین می‌شود.[۳]

محتویات

 [نهفتن

۲.۳ مدل اتمی جوزف تامسون انگلیسی
Alireza بازدید : 11 پنجشنبه 17 مرداد 1392 نظرات (0)

به نام خدا

کره ی مشتری

قمر ها

سیاره ی مشتری دارای 64 قمردارد،که مهم ترین آن ها به نام های :((گانیمد،کالیستو،آیو،اروپا))

دما و اب هوا

از نظر دما این سایره به 195- زیر صفر است . قسمت بیش تری از مشتری را ابرهای ستبر سیا ه وقهوه ای .زرد وسفید واز نظر مکا ن هی روشن تر ناحیه ها ور مکان های تاریک تر کمربند نامیده می شوند

لکه سرخ بزرگ

بارزترین نمود سطح هرمز لکه سرخ بزرگ آن می‌باشد که توده گاز چرخانی است که همانندی به گردباد دارد. قطر این

لکه سه برابر قطر زمین است. رنگ لکه بیشتر از قرمز آجری به قهوه‌ای کمرنگ تغییر می‌کند و گاهی این لکه تماما

ناپدید می‌گردد. رنگ آن شاید برآمده از اندازه ی کم فسفر و گوگرد در کریستال‌های آمونیاک باشد. تندی چرخش لکه در

لبه آن در حدود ۳۶۰ کیلومتر در ساعت است. این لکه در فاصله یکسانی از استوا به آرامی از شرق به غرب حرکت

می‌کند. ناحیه‌ها و کمربندها و لکه بزرگ ، بسیار پایدار و همانند سیستم چرخش زمین می‌باشد. از زمانی که رابرت هوک

در سال ۱۶۶۴ این لکه را پیدا کرد, این ویژگی ها تغییرات چندانی نداده‌اند.

تفاوت زمین با مشتری

جرم مشتری 318 بار جرم زمین می باشد.قطر آن 11 برابر کره ی زمین است.میانگین فاصله ی  سیاره ی مشتری  با

خورشید 778556 km است ،یعنی بیشتر از 5 برابر فاصله ی زمین تا خورشید است.گرانش زمین به قوی مشتری

نیست.نیروی گرانش مشتری 4/2 نیوتن بیش تر از زمین است.

 

Alireza بازدید : 11 پنجشنبه 13 تیر 1392 نظرات (0)

به نام خدا

آهن

 

آهن عنصر شیمیایی فلزی ای با نماد Fe، عدد اتمی 26 و چگالی 7.87g/cm3 است، آهن در گروه 8 و دورهٔ 4 عناصر است، بنابراین به عنوان فلز واسطه دسته‌بندی شده است. آهن و آلیاژهای آن از رایج‌ترین فلزات و رایج‌ترین مواد فرومغناطیسی در کاربردهای روزمره هستند. آهن دارای سطوح صاف و نقره ای براق مایل به رنگ خاکستری‌ست اما وقتی در هوا با اکسیژن ترکیب می‌شود به رنگ قرمز یا قهوه ای در می آید که به آنها اکسید درای ترکیبات آهن یا زنگ گفته می شود. کریستال‌های خالص آهن نرمه (نرم تر از آلمینیوم) و با اضافه کردن مقدار کمی ناخالصی مانند کربن مقدار قابل توجهی تقویت می شود. مقادیر مناسب و کمی (تا چند درصد) از فلزات دیگر و کربن، تولید فولاد می‌کند که می تواند 1000 بار سخت تر از آهن خالص باشد. Fe56 سنگین‌ترین ایزوتوپ پایدار (تولید شده توسط فرآیند آلفا در نکلئوسنتز استلار) است که با عناصر سنگین‌تر از آهن و نیکل برای تشکیلشان به سوپر نوا احتیاج دارند. آهن فراوان‌ترین عنصر در غول‌های قرمز است، و فراوان‌ترین فلز در شهاب‌سنگ‌ها و در هستهٔ فلزی متراکم در سیاراتی مثل زمین است.

 

Alireza بازدید : 55 یکشنبه 09 تیر 1392 نظرات (0)
 

دایناسورها 160 میلیون سال پیش بر روی زمین زندگی می کردند ان ها در 3 دوره زندگی کردند

که عبارتند از :((1-کرتاسیس 2-ژوراسیک 3-تریاسیک))ان ها انواع مختلفی داشتند مانند ساروپادها

درست است که بسیار غول پیکر بودند ولی مغز ان ها در حد گردو بود.ترایسرتاب ضخامت پوست

ان ۶ برابر انسان بوده است،به همین دلیل غیر قابل نفوظ است.هم چنین دندان ها وشاخ های ان با

 جمجمه ها رشد کردند.او می توانست ۱۶ تن نیرو وارد کند

 

دوره های دایناسور

 

دوره ی کرتاسیس تمام قاره ها به هم وصل بودند که به ان قاره ی پانگانی بوجود آمد.در دوره ی

ژوراسیک قاره ی پانگانی شروع به تقسیم شدن بود.سیل های عظیم بوجود امدند،دریا ها ی پهناور

بوجود آمدند ولی کم عمق بودند دران دوره اب وهوا معتدل گردیده شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Alireza بازدید : 12 جمعه 24 خرداد 1392 نظرات (0)

ستاره ی پانسار ستاره ی فانوسی است که صد هزار در  ثانیه  به دور خود می چرخد. بزر گ ترین انفجار در سال ۲۰۰۶ ستار یسوپر نوا که ۲۰۰ سال نوری با زمین فاصله دشت. کوتوله ی قهوه ای ستاره های کم نورند و نا کام اند و ممکن است دارای ابر های هستند که از قطعات فلز اب ذوب شده پدید می ایند.

عکس کوتوله ی قهوه ای

 

یک ستاره می تواند در فضا ۲۵ برابر منظومه شمسی آهن تولید می کند.

به کهکشانی که در آن میلیاردها ستاره وجود دارد،کهکشان راه شیری می گویند.

و یک دلیل دیگر ان مه این کهکشان شیری مانند دیده می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Alireza بازدید : 10 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

تاریخچه میکروسکوپ

تاریخچه میکروسکوپ

در روزگاران قدیم، كوچكترین موجودات زنده ای كه مردم می شناختند آن هایی بودند كه به زحمت با چشم دیده می شدند. ولی آیا ممكن بود موجوداتی هم باشند كه با چشم دیده نشوند؟ اگر با چشم دیده نمی شدند، با چه وسیله ای ممكن بود آن ها را دید؟ البته در آن زمان هم مردم با وسایلی می توانستند كاری كنند كه ذرات خیلی كوچك، بزرگتر از آنچه بودند نشان داده شوند. مثلاً بعضی از مردم متوجه شده بودند كه اگر از میان شیشه ای كه سطح آن منحنی باشد به ذرات خیلی كوچك نگاه كنند، آن ها بزرگتر از آنچه هستند به نظر می آیند.

در حدود سال 1650 میلادی دانشمندان با این شیشه های منحنی به چیز های خیلی كوچك نگاه كردند و به دقت به بررسی آن ها پرداختند. اسم این شیشه ها را، كه سطح منحنی داشتند، عدسی گذاشتند. زیرا شكل آن ها مثل دانه های عدس بود. معمولاً برای اینكه به چیز های بسیار كوچك نگاه كنند، بیش از یك عدسی به كار می بردند و عدسی ها را در دو انتهای یك لوله ی فلزی جا می دادند. اسم ین لوله را، با عدسی هایی كه درون آن بود، میكروسكوپ گذاشتند.

میكروسكوپ از دو واژه ی یونانی "میكرو" به معنی كوچك و "اسكوپ" به معنی دیدن، گرفته شده است. بنابراین میكروسكوپ یعنی دیدن ذرات كوچك. یكی از موجودات كوچك زنده كه دانشمندان بیش از همه آن را مورد مطالعه قرار دادند، كك بود.

قبل از اختراع میكروسكوپ در اواسط قرن هفدهم، مشاهده ی سلول مقدور نبود، زیرا سلول واحد بسیار كوچكی است كه با چشم غیر مسلح، قابل رویت نیست. روبرت هوك اول بار در سال 1665 زیر میكروسكوپ ابتدایی كه خود ساخته بود، سلول های مرده را در برش های چوب پنبه مشاهده كرد. این سلول های تو خالی و متصل به هم، شكل لانه ی زنبور داشتند و هوك آن ها را "سلول" نامید كه در زبان لاتین مفهوم اتاق كوچك دارد.

میکروسکوپ روبرت هوک
میکروسکوپ روبرت هوک

چند سال بعد، طبیعت شناسی به نام آنتونی وان لیوون هوک سلول های زنده را، در قطره های آبی که از برکه برداشته بود، زیر میکروسکوپ مشاهده کرد و آن ها را جانوران کوچک نامید. او چند نمونه ی خشک شده خود را بین سال های 1674 و 1687 به فرهنگستان سلطنتی لندن فرستاد. لیوون هوک توانست 419 میکروسکوپ و عدسی بسازد. او هر بار که عدسی یا میکروسکوپ بهتری می ساخت، می توانست میکروارگانیسم های کوچکتری را ببیند.


آنتونی وان لیوون هوک
آنتونی وان لیوون هوک

میکروسکوپ لیون هوک
میکروسکوپ لیون هوک

لیوون هوک در سال 1683 میلادی، عدسی دیگری ساخت كه می توانست ذرات خیلی خیلی كوچك را نشان دهد. وی فكر می كرد كه این ذرات خیلی كوچك باید موجودات زنده ای باشند. ولی آن ها به قدری كوچك بودند كه فقط مثل نقطه ها و میله های كوچكی به نظر می آمدند. او نمی توانست عدسی دیگری بسازد كه آن قدر قوی باشد كه بتواند آن ها را واضح نشان دهد. این بود كه ناچار مطالعه ی آن ها را رها كرد.

بعد ها این ذرات كوچك را كه او نخستین بار دید، باكتری نامیدند. باكتری از واژه ای یونانی به معنی میله ی كوچك گرفته شده است. لیوون هوك نخستین كسی بود كه میكروب ها را دید، و تا صد سال بعد هیچ كس دیگری پیدا نشد كه بتواند كاری بهتر از او انجام دهد. سر انجام، در سال های دهه 1780 میلادی، اوتوفریدریك مولر، زیست شناس دانماركی ترتیبی داد كه میكروب ها اندكی واضحتر نشان داده شوند. او نخستین كسی بود كه تلاش کرد تا باكتری ها را برحسب شکل های متفاوت، به گروه های مختلف تقسیم كند.

عدسی ها برای اینكه چیز ها را بزرگتر از آنچه هستند نشان دهند پرتو های نور را می شكنند، ولی همه رنگ های نور را به یك اندازه نمی شكنند. نور معمولی تركیبی از چندین رنگ است. در آن زمان، وقتی كه میكروسكوپ ها را طوری میزان می كردند كه ذرات كوچك را به یكی از این چند رنگ بطور واضح نشان دهند، رنگ های دیگر مبهم می شدند. برای همین باكتری هایی كه زیر میكروسكوپ دیده می شدند مبهم به نظر می آمدند و مثل این بود كه كُرك رنگینی دورشان را گرفته باشد. ولی در سال 1830 میلادی، جوزف جكسون لیستر، عینكساز انگلیسی كه سر و كارش با ساختن عدسی بود، دو نوع عدسی را با هم تركیب كرد که هر یك از آن ها رنگ ها را به نحو متفاوتی می شكست. هر تاثیری كه یك عدسی در رنگ ها داشت، عدسی دیگر عكس آن تاثیر را داشت، چنانكه یك عدسی تاثیر های نامساعد عدسی دیگر را خنثی می كرد. به این ترتیب، تركیب این دو نوع عدسی با یكدیگر سبب می شد كه چیز های كوچك به رنگ اصلی خود و بطور واضح نشان داده شوند. با بهبود روش های میكروسكوپی، دانشمندان توانستند بافت های گوناگون را بررسی كنند.

اختراع میكروسكوپ تحول بزرگی در علم زیست شناسی بوجود آورد. با به كارگیری این ابزار قوی، بشر توانست ذراتی را كه با چشم دیده نمی شوند مشاهده كند: یك سلول جانوری را در نظر بگیرید كه قطر متوسط آن بین 10 تا 20 میکرون است، این سلول 50 بار کوچکتر از ریزترین جسم قابل روییت با چشم غیر مسلح است. بنابراین تنها با اختراع میکروسوپ نوری بود که آدمی توانست سلول را ببیند.

بعد از گذشت چند قرن، میكروسكوپ همچنان نقش مهمی در پژوهش های زیستی ایفا می كند و در سال های اخیر تحولات شگرفی در بهبود كیفیت آن صورت گرفته است. یكی از عمده ترین پیشرفت ها در ساخت میكروسكوپ، اختراع نوع الكترونی آن در دهه 1940 بود كه امكان مشاهده ی ذرات و اندامك های درون سلولی را بهتر از گذشته فراهم كرد. امروزه میكروسكوپ نه تنها جهت بررسی شكل و ساختار نمونه های زیستی مورد استفاده قرار می گیرد، بلكه در تعیین ارتباط بین ساختارهای تشكیل دهنده ی سلول و فعالیت های گوناگون آن ها نیز نقش به سزایی ایفا می كند.

 

Alireza بازدید : 10 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

تاریخچه میکروسکوپ

تاریخچه میکروسکوپ

در روزگاران قدیم، كوچكترین موجودات زنده ای كه مردم می شناختند آن هایی بودند كه به زحمت با چشم دیده می شدند. ولی آیا ممكن بود موجوداتی هم باشند كه با چشم دیده نشوند؟ اگر با چشم دیده نمی شدند، با چه وسیله ای ممكن بود آن ها را دید؟ البته در آن زمان هم مردم با وسایلی می توانستند كاری كنند كه ذرات خیلی كوچك، بزرگتر از آنچه بودند نشان داده شوند. مثلاً بعضی از مردم متوجه شده بودند كه اگر از میان شیشه ای كه سطح آن منحنی باشد به ذرات خیلی كوچك نگاه كنند، آن ها بزرگتر از آنچه هستند به نظر می آیند.

در حدود سال 1650 میلادی دانشمندان با این شیشه های منحنی به چیز های خیلی كوچك نگاه كردند و به دقت به بررسی آن ها پرداختند. اسم این شیشه ها را، كه سطح منحنی داشتند، عدسی گذاشتند. زیرا شكل آن ها مثل دانه های عدس بود. معمولاً برای اینكه به چیز های بسیار كوچك نگاه كنند، بیش از یك عدسی به كار می بردند و عدسی ها را در دو انتهای یك لوله ی فلزی جا می دادند. اسم ین لوله را، با عدسی هایی كه درون آن بود، میكروسكوپ گذاشتند.

میكروسكوپ از دو واژه ی یونانی "میكرو" به معنی كوچك و "اسكوپ" به معنی دیدن، گرفته شده است. بنابراین میكروسكوپ یعنی دیدن ذرات كوچك. یكی از موجودات كوچك زنده كه دانشمندان بیش از همه آن را مورد مطالعه قرار دادند، كك بود.

قبل از اختراع میكروسكوپ در اواسط قرن هفدهم، مشاهده ی سلول مقدور نبود، زیرا سلول واحد بسیار كوچكی است كه با چشم غیر مسلح، قابل رویت نیست. روبرت هوك اول بار در سال 1665 زیر میكروسكوپ ابتدایی كه خود ساخته بود، سلول های مرده را در برش های چوب پنبه مشاهده كرد. این سلول های تو خالی و متصل به هم، شكل لانه ی زنبور داشتند و هوك آن ها را "سلول" نامید كه در زبان لاتین مفهوم اتاق كوچك دارد.

میکروسکوپ روبرت هوک
میکروسکوپ روبرت هوک

چند سال بعد، طبیعت شناسی به نام آنتونی وان لیوون هوک سلول های زنده را، در قطره های آبی که از برکه برداشته بود، زیر میکروسکوپ مشاهده کرد و آن ها را جانوران کوچک نامید. او چند نمونه ی خشک شده خود را بین سال های 1674 و 1687 به فرهنگستان سلطنتی لندن فرستاد. لیوون هوک توانست 419 میکروسکوپ و عدسی بسازد. او هر بار که عدسی یا میکروسکوپ بهتری می ساخت، می توانست میکروارگانیسم های کوچکتری را ببیند.


آنتونی وان لیوون هوک
آنتونی وان لیوون هوک

میکروسکوپ لیون هوک
میکروسکوپ لیون هوک

لیوون هوک در سال 1683 میلادی، عدسی دیگری ساخت كه می توانست ذرات خیلی خیلی كوچك را نشان دهد. وی فكر می كرد كه این ذرات خیلی كوچك باید موجودات زنده ای باشند. ولی آن ها به قدری كوچك بودند كه فقط مثل نقطه ها و میله های كوچكی به نظر می آمدند. او نمی توانست عدسی دیگری بسازد كه آن قدر قوی باشد كه بتواند آن ها را واضح نشان دهد. این بود كه ناچار مطالعه ی آن ها را رها كرد.

بعد ها این ذرات كوچك را كه او نخستین بار دید، باكتری نامیدند. باكتری از واژه ای یونانی به معنی میله ی كوچك گرفته شده است. لیوون هوك نخستین كسی بود كه میكروب ها را دید، و تا صد سال بعد هیچ كس دیگری پیدا نشد كه بتواند كاری بهتر از او انجام دهد. سر انجام، در سال های دهه 1780 میلادی، اوتوفریدریك مولر، زیست شناس دانماركی ترتیبی داد كه میكروب ها اندكی واضحتر نشان داده شوند. او نخستین كسی بود كه تلاش کرد تا باكتری ها را برحسب شکل های متفاوت، به گروه های مختلف تقسیم كند.

عدسی ها برای اینكه چیز ها را بزرگتر از آنچه هستند نشان دهند پرتو های نور را می شكنند، ولی همه رنگ های نور را به یك اندازه نمی شكنند. نور معمولی تركیبی از چندین رنگ است. در آن زمان، وقتی كه میكروسكوپ ها را طوری میزان می كردند كه ذرات كوچك را به یكی از این چند رنگ بطور واضح نشان دهند، رنگ های دیگر مبهم می شدند. برای همین باكتری هایی كه زیر میكروسكوپ دیده می شدند مبهم به نظر می آمدند و مثل این بود كه كُرك رنگینی دورشان را گرفته باشد. ولی در سال 1830 میلادی، جوزف جكسون لیستر، عینكساز انگلیسی كه سر و كارش با ساختن عدسی بود، دو نوع عدسی را با هم تركیب كرد که هر یك از آن ها رنگ ها را به نحو متفاوتی می شكست. هر تاثیری كه یك عدسی در رنگ ها داشت، عدسی دیگر عكس آن تاثیر را داشت، چنانكه یك عدسی تاثیر های نامساعد عدسی دیگر را خنثی می كرد. به این ترتیب، تركیب این دو نوع عدسی با یكدیگر سبب می شد كه چیز های كوچك به رنگ اصلی خود و بطور واضح نشان داده شوند. با بهبود روش های میكروسكوپی، دانشمندان توانستند بافت های گوناگون را بررسی كنند.

اختراع میكروسكوپ تحول بزرگی در علم زیست شناسی بوجود آورد. با به كارگیری این ابزار قوی، بشر توانست ذراتی را كه با چشم دیده نمی شوند مشاهده كند: یك سلول جانوری را در نظر بگیرید كه قطر متوسط آن بین 10 تا 20 میکرون است، این سلول 50 بار کوچکتر از ریزترین جسم قابل روییت با چشم غیر مسلح است. بنابراین تنها با اختراع میکروسوپ نوری بود که آدمی توانست سلول را ببیند.

بعد از گذشت چند قرن، میكروسكوپ همچنان نقش مهمی در پژوهش های زیستی ایفا می كند و در سال های اخیر تحولات شگرفی در بهبود كیفیت آن صورت گرفته است. یكی از عمده ترین پیشرفت ها در ساخت میكروسكوپ، اختراع نوع الكترونی آن در دهه 1940 بود كه امكان مشاهده ی ذرات و اندامك های درون سلولی را بهتر از گذشته فراهم كرد. امروزه میكروسكوپ نه تنها جهت بررسی شكل و ساختار نمونه های زیستی مورد استفاده قرار می گیرد، بلكه در تعیین ارتباط بین ساختارهای تشكیل دهنده ی سلول و فعالیت های گوناگون آن ها نیز نقش به سزایی ایفا می كند.

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    نظرسنجی
    نظر شما درباره ى سايت من چيست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 9
  • بازدید سال : 84
  • بازدید کلی : 583